خودمشاهدهگری
بخشی از کتاب تکنیک تمرکز سهبعدی هنر حضور در لحظه
در چندین نوبت گفتیم که خودشناسی و خودسازی دو روی یک سکه میباشند و هیچکدام بدون دیگری کامل نیست. حال میخواهیم بیشتر وارد مقولهی خودشناسی بشویم و آن را بررسی نماییم. چگونه میتوانیم خودمان را بهتر بشناسیم؟ چه روش عملی را برای شناخت بهتر خودمان میتوانیم استفاده نماییم؟ بهترین جواب برای این پرسشها استفاده از یک تکنیک قدیمی میباشد: تکنیک خودمشاهدهگری؛ سادهترین تعریف عینی و ملموسی که میتوانیم از این تکنیک داشته باشیم این است: خودمشاهدهگری یعنی مطالعهی خویشتن.آری انسان بصورت عملی فقط با خودمشاهدهگری میتواند خودش را مطالعه کند ولی نکتهای را در همین اول کار میخواهم متذکر شوم و آن این است که خودمشاهدهگری متفاوت از هنر نظارهگری میباشد؛ به این ترتیب که هنر نظارهگری در سطح عالی آن، کارکرد بخش آگاهانه و پیشرفتهی ذهن انسان میباشد ولی خودمشاهدهگری کارکرد بخش معمولی ذهن انسان است؛ خودمشاهدهگری در واقع پلهی اول هنر نظارهگری میباشد و بدون خودمشاهدهگری، هنر نظارهگری در سطح عالی آن ممکن نیست. در خودمشاهدهگری تاکید بیشتر بر روی همین من ظاهری انسان و شناخت او میباشد ولی در هنر نظارهگری که در مطالب قبل توضیح دادیم، تاکید بیشتر معطوف به خود عمل نظارهگری و موضوع مورد مشاهده است و این دو تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. حال میخواهیم ببینیم که در عمل خودمشاهدهگری چه مقولاتی را باید مشاهده نماییم؟ آن مقولات را بصورت تیتروار میآوریم: مشاهدهی افکار خودمان. مشاهدهی احساسات خودمان. مشاهدهی افعال خودمان. مشاهدهی تخیلات خودمان. مشاهدهی عادات خودمان. مشاهدهی ضعفهای درونی خودمان.مشاهدهی نیازهای درونی خودمان.مشاهدهی اشتباهات درونی خودمان. مشاهدهی تمام جنبههای وجودی خودمان و مطالعهی آنها. وقتی این مقولات را واقعا در خودمان مشاهده نماییم؛ نتیجهی این مشاهدات خودمان لیست بلند پایایی خواهد بود که به وسیلهی آنها میتوانیم خودمان را مطالعه نماییم؛ اگر این کار را هم بنماییم به نتایج جالب و تازهای در مورد خودمان خواهیم رسید که قبل از مشاهدهگری هرگز پی به وجود آنها نمیبردیم. این نتایج را هم تیتروار میآوریم: همهی افکار، احساسات و فعالیتهای بدنی ما از بیرون تاثیر میپذیرند و ارادهی ما در انها نقش انچنانی ندارد.مشابه بودن کارکرد بدن ما به ماشینهای بیولوژیک و اتوماتیک. غیرارادی و اتوماتیک بودن همهی جنبههای وجودی ما. همه چیز در ما خودبهخودی اتفاق میافتد و خود ما در آنها نقش آنچنانی نداریم. وجود اشکال و عدم هماهنگی در روابط سهگانهی مراکز ما با یکدیگر. ضعفهای متعدد در کارکردهای مراکز سهگانهی ما و یک نتیجهی مهم دیگر: اگر عمل خودمشاهدهگری را خوب انجام داده باشیم اینها بخشی از نتایج مشاهدات ما از خودمان خواهند بود ولی اگر فرد تیزبینی باشیم یک نتیجهی فوقالعاده مهم دیگری را نیز مشاهده خواهیم کرد؛ بیشتر افراد متوجه این نتیجهی بسیار مهم نخواهند شد؛ ممکن است حتی اگر این نتیجه به آنها گفته شود، آنها آن را باور نکنند ولی این نتیجه، یک نتیجهی قطعی و حیاتی میباشد. اگر خودمشاهدهگری بصورت عالی و بلندمدت انجام شده باشد، ما به این نتیجه خواهیم رسید که: انسان در حالت عادی و از درون، دارای یک هویت و من پایدار و ملموسی نیست و انچه که او به عنوان هویت و من درونی خودش میپندارد، فقط سلسله افکار و احساسات او میباشند و نه یک من ملموس و پایدار. اگر انسانی واقعاً متوجه این کمبود عظیم در خودش بشود، مثل این است که نصف راه خودشناسی را رفته باشد. اگر به یک فرد عادی بگویی که هویت و من درونی تو در حال حاضر واقعی نیست و تنها نوعی فکر و خیال است، احتمالاً او یا عصبانی خواهد شد و یا اصلاً آن را باور نخواهد کرد؛ حتی ممکن است از روی نادانی به انسان بخندد. این عدم باور تقصیر این افراد نیست بلکه غرقشدگی در دنیای افکار و احساسات در انسانها به قدری بالا است که این غرقشدگی جای هیچ شک و شبههای را برای افراد باقی نمیگذارد که آنها هم اکنون از درون یکپارچه بوده و دارای یک هویت و من مشخصی در درون خود هستند. این برداشت خطرناک، همان حیلهی شخصیت انسان است که در مطالب مربوط به سه هویت انسان به آن اشارهای گذرا شد. در قسمتهای پیشین گفتیم که برای راحتی کار در تمرین خودمشاهدهگری، میتوانید مشاهدات اصلی روزانهی خودتان را بصورت تیتروار بر روی دفترچهای بنویسید تا از فراموشی آنها جلوگیری نمایید و دید بهتر و کلیتری از مشاهدات خودتان داشته باشید. پس از کسب مهارت در یادداشتبرداریهای روزانه از مشاهدات خودتان، میتوانید از تکنیک فریز مراکز سهگانه که در قبل به آن اشاره نمودیم استفاده نمایید. در اینجا میخواهم راهکاری به غیر از یادداشتبرداری از مشاهدات را بیان نمایم در این روش دیگر لازم نیست دفترچهای همراه خود داشته باشید دراین روش برخلاف روش یادداشتبرداری دیگر نباید از حافظهی خودتان در ابتدای کار استفاده بکنید بلکه باید از قدرت توجه ذهنی خودتان استفاده نمایید، از حافظه فقط بعداً و فقط جهت یادآوری به خودتان میتوانید استفاده نمایید ولی نه در شروع کار. اگر این روش بخوبی انجام شود، شما مشاهدات فراوانی را از خودتان بصورت آلبوم ذهنی خواهید داشت که شما را برای شناخت هرچه بیشتر خودتان یاری خواهد رسانید. این روش نیز جزء تکنیکهای خودمشاهدهگری میباشد: (تمرین عکسبرداری ذهنی ) در روش عکاسی ذهنی شما باید به وسیلهی ذهن خودتان از افکار، احساسات، افعال و پوزیشنهای بدنی خودتان در موقعیتهای مختلف و در طی روز عکسبرداری ذهنی نمایید. در این روش عکسبرداری ذهنی باید کلی باشد و وارد جزئیات نشود.عکسبرداری باید در لحظه و بصورت انی اتفاف بیفتد. در شروع کار فقط از تمرکز ذهنی خودتان استفاده نمایید ولی بعدا جهت یادآوری از حافظهی خودتان استفاده نمایید. هر عکسبرداری ذهنی باید همزمان شامل افکار، احساسات و پوزیشنهای بدنی شما در آن لحظه باشد؛ هرگز نباید آنها را بصورت جداگانه انجام بدهید. بهترین روش انجام خودمشاهدهگری این گونه است که در لحظهی مشاهدهی خودتان سعی کنید همه مراکز سهگانهی خودتان یعنی ذهن و احساس و حس بدنی را همزمان و با هم مشاهده نمایید. خودمشاهدهگری نباید فقط شامل افکار انسان باشد. نکتهی بسیار مهم دیگر در مورد تمارین مرتبط با خودمشاهدهگری این است که نباید آنها را بیش از اندازه انجام داد؛ زیرا اگر در انجام آنها افراط بشود، ممکن است سبب اختلال غیرمستقیم در سایر تمارین بشوند و انسان را بیش از اندازه مشغول به خود نمایید؛ چون نسبت به سایر تمارین دنیای خودسازی راحتتر و ملموستر میباشند. بسیاری از افراد در دنیای خودسازی در این تمارین متوقف میشوند و نمیتوانند فراتر از این تمارین پیشرفت نمایند و به نوعی قربانی این تمارین میگردند؛ توقف در مرحلهی خودمشاهدهگری، آفتی شایع در دنیای خودسازی است. بهتر است حداقل چند ساعت فاصله بین تمارین خودمشاهدهگری و سایر تمارین وجود داشته باشد. بهتر است درست بعد از انجام تمرینات خودمشاهدهگری مبادرت به انجام کارهای فیزیکی نمایید. تمارین خودمشاهدهگری نباید بصورت اتوماتیک و روتینوار انجام بشوند. هر بار پس از انجام تمارین خودمشاهدهگری سعی نمایید چیز جدیدی را در مورد خودتان یاد بگیرید. سعی کنید هر سه تمرین: فریز مراکز سهگانه و یادداشتبرداری از مشاهدات و عکسبرداری ذهنی را در پروسهی خودمشاهدهگری بکار گیرید و آنها را به صورت چرخشی و متناوب انجام دهید؛ به انجام یکی از آنها هرگز اکتفا ننمایید و هر سه را به صلاحدید خودتان با هم بکار بگیرید